فرق RACI با DACI؛ نگاهی تحلیلی به دو مدل کلیدی در نقش‌گذاری و تصمیم‌سازی سازمانی

نویسنده: ندا افتخار
مدت زمان مطالعه: حدود ۱۲ دقیقه


 

| مقدمه

در دنیای پرشتاب و رقابتی امروز، موفقیت سازمان‌ها دیگر صرفاً به «داشتن نیروی انسانی متخصص» یا «فناوری‌های نوین» محدود نمی‌شود؛ بلکه به توانایی سازمان در تعریف شفاف نقش‌ها، مسئولیت‌ها و تصمیم‌ها بستگی دارد.
یکی از چالش‌های مزمن در اغلب کسب‌وکارها، ابهام در پاسخ به این سؤال ساده اما حیاتی است:

«چه کسی مسئول است و چه کسی تصمیم می‌گیرد؟»

در نبود چارچوب‌های روشن برای نقش‌گذاری، پروژه‌ها با تأخیر، دوباره‌کاری و تعارض‌های درون‌تیمی مواجه می‌شوند. اینجاست که مدل‌های RACI و DACI به‌عنوان ابزارهای مدیریتی قدرتمند، نقش حیاتی در چابکی و نظم سازمانی ایفا می‌کنند.

مدل RACI و مدل DACI هر دو با هدف شفاف‌سازی مسئولیت‌ها طراحی شده‌اند، اما تفاوت بنیادین آنها در محوریت تصمیم‌گیری در برابر اجرای وظایف است. در این مقاله، با نگاهی سیستماتیک و داده‌محور، تفاوت‌ها، کاربردها، مزایا و محدودیت‌های هر مدل را تحلیل می‌کنیم و نشان می‌دهیم چگونه انتخاب درست میان RACI و DACI می‌تواند مسیر تحول سازمان شما را تسریع کند.

«سازمان‌هایی که نقش‌ها را شفاف نمی‌کنند، ناگزیر تصمیم‌های مبهم می‌گیرند. شفافیت در مسئولیت، مقدمه‌ی رهبری در تصمیم است.»

 

| بخش اول: تعریف مفاهیم کلیدی

 

مدل RACI چیست؟

مدل RACI مخفف چهار نقش اصلی است:

  • R (Responsible) – مسئول اجرا

  • A (Accountable) – پاسخگو در برابر نتیجه

  • C (Consulted) – مشاور و ذی‌نفع در تصمیم

  • I (Informed) – آگاه از پیشرفت

در واقع، RACI یک نقشه مسئولیت (Responsibility Assignment Matrix) است که در پروژه‌ها و فرآیندها برای تعیین دقیق مسئولیت‌ها به‌کار می‌رود.

در ساختارهای ماتریسی یا بین‌وظیفه‌ای، این مدل کمک می‌کند تا مرز بین «اجراکننده» و «پاسخگو» مشخص شود. به‌طور مثال، در پروژه طراحی محصول، تیم مهندسی می‌تواند R باشد، مدیر پروژه A، تیم بازاریابی C و مدیرعامل I.

 

|  مدل DACI چیست؟

 

مدل DACI برخلاف RACI، بیشتر بر فرآیند تصمیم‌گیری متمرکز است و حروف آن به ترتیب به این معنا هستند:

  • D (Driver) – هدایت‌کننده تصمیم

  • A (Approver) – تأییدکننده نهایی

  • C (Contributor) – مشارکت‌کننده در تحلیل و ایده‌پردازی

  • I (Informed) – آگاه از نتیجه تصمیم

در DACI، محور اصلی بر این است که «چه کسی تصمیم را به جلو می‌راند و چه کسی آن را نهایی می‌کند». این مدل در پروژه‌هایی که تصمیم‌گیری بین چند ذی‌نفع پیچیده است – مانند توسعه محصول، طراحی ساختار سازمانی یا انتخاب فناوری – بیشترین کاربرد را دارد.

 

| بخش دوم: مقایسه تحلیلی RACI و DACI

 

ویژگیRACIDACI
تمرکز اصلیتخصیص وظایف و مسئولیت‌هاتسهیل تصمیم‌گیری و پاسخگویی
نقش کلیدیAccountableDriver و Approver
ماهیت مدلعملیاتی و فرآیندیاستراتژیک و تصمیم‌محور
مناسب برایپروژه‌های اجرایی و عملیاتیپروژه‌های نوآورانه و تحلیلی
هدف نهاییجلوگیری از دوباره‌کاری و تعارض وظایفتسریع و شفاف‌سازی تصمیم‌سازی
سطح پیچیدگیساده‌تر، قابل آموزش به همه سطوحپیچیده‌تر، مناسب مدیران و رهبران پروژه

 

در یک نگاه سیستمی، RACI بیشتر به «چه کسی چه کاری انجام می‌دهد» پاسخ می‌دهد، در حالی که DACI می‌گوید «چه کسی تصمیم می‌گیرد و چه کسی آن را پیش می‌برد».

 

| بخش سوم: کاربردهای سازمانی

 

کاربرد RACI در سازمان

مدل RACI در حوزه‌هایی مؤثر است که مسئولیت‌ها باید دقیق و غیرقابل‌تداخل باشند، مانند:

  • مدیریت پروژه‌های عملیاتی و تولیدی

  • استانداردسازی فرآیندها

  • پیاده‌سازی سیستم‌های ISO (مانند ISO 9001 یا ISO 45001)

  • مدیریت منابع انسانی و توزیع وظایف تیمی

مثال:
در فرآیند کنترل کیفیت در یک کارخانه، مهندس کنترل کیفیت R، مدیر تولید A، تیم تحقیق و توسعه C و مدیرعامل I خواهد بود.

 کاربرد DACI در سازمان

مدل DACI زمانی ارزش‌آفرین است که سازمان در حال تصمیم‌گیری‌های چندبُعدی و سریع باشد:

  • توسعه محصولات جدید (NPD)

  • طراحی ساختار یا مدل کسب‌وکار جدید

  • انتخاب پلتفرم‌های فناوری یا ERP

  • تحلیل داده‌های استراتژیک برای تصمیمات کلان

مثال:
در تصمیم‌گیری برای راه‌اندازی یک واحد دیجیتال مارکتینگ، مدیر پروژه D، مدیرعامل A، تیم تحلیل داده C و سایر مدیران I خواهند بود.

 

| بخش چهارم: مزایا و ریسک‌های هر مدل

 

مزایای RACI

  1. وضوح در مسئولیت‌ها: از هم‌پوشانی وظایف جلوگیری می‌کند.

  2. افزایش بهره‌وری تیمی: اعضا دقیقاً می‌دانند چه انتظاری از آنها وجود دارد.

  3. افزایش شفافیت مدیریتی: برای مدیران پروژه ابزار کنترل عالی است.

  4. هماهنگی میان‌واحدی: نقش هر واحد در پروژه به وضوح تعریف می‌شود.

ریسک‌های RACI

  • در سازمان‌های چابک ممکن است بیش از حد بوروکراتیک تلقی شود.

  • تمرکز زیاد بر «اجرا» ممکن است تصمیم‌گیری را کند کند.

 

 مزایای DACI

  1. افزایش سرعت تصمیم‌گیری: مشخص است چه کسی تصمیم را نهایی می‌کند.

  2. تسریع هماهنگی میان تیم‌های چندوظیفه‌ای.

  3. افزایش مسئولیت‌پذیری در تصمیمات حیاتی.

  4. ایجاد تمرکز بر نتایج کلان به جای فعالیت‌های جزئی.

 ریسک‌های DACI

  • در صورت ضعف در فرهنگ سازمانی، «Driver» ممکن است به جای هدایت، تصمیم را دیکته کند.

  • اجرای موفق آن مستلزم بلوغ مدیریتی و ارتباطات قوی است.

  • ممکن است برای پروژه‌های کوچک بیش از حد پیچیده باشد.

 

| بخش پنجم: انتخاب بین RACI و DACI

 

انتخاب بین این دو مدل بستگی به سطح بلوغ سازمان و نوع پروژه دارد.
اگر هدف، شفاف‌سازی وظایف و کنترل اجرایی است، RACI بهترین گزینه است.
اما اگر سازمان در مرحله تحول دیجیتال، نوآوری یا بازطراحی تصمیم‌گیری‌ها قرار دارد، DACI ارزش بیشتری ایجاد می‌کند.

در واقع، سازمان‌های مدرن معمولاً هر دو مدل را ترکیبی به‌کار می‌برند:

  • در سطح فرآیندها و عملیات: RACI

  • در سطح تصمیمات استراتژیک و تحول‌آفرین: DACI

این رویکرد ترکیبی موجب می‌شود سازمان در عین داشتن نظم فرآیندی، از چابکی تصمیم‌گیری نیز بهره‌مند شود؛ ویژگی‌ای که اساس سازمان‌های داده‌محور و آینده‌نگر است.

 

| جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 

مدل‌های RACI و DACI دو ابزار کلیدی برای مدیریت مدرن هستند که با هدف حذف ابهام در نقش‌ها و تصمیمات ایجاد شده‌اند.
در دنیایی که سازمان‌ها با سرعت بی‌سابقه‌ای به سمت دیجیتالی‌شدن و اتوماسیون حرکت می‌کنند، تعریف دقیق نقش‌ها نه یک گزینه، بلکه یک ضرورت است.

RACI پایه‌ای برای نظم و پاسخگویی در اجراست؛ DACI پایه‌ای برای چابکی و تمرکز در تصمیم‌گیری.
مدیران آینده‌نگر می‌دانند که تحول سازمانی فقط با فناوری اتفاق نمی‌افتد، بلکه با وضوح نقش‌ها و پاسخگویی داده‌محور محقق می‌شود.

در نهایت، ترکیب هوشمندانه‌ی RACI و DACI می‌تواند موتور هم‌افزایی در سازمان‌های مبتنی بر سیستم، داده و تصمیم باشد.

منابع | 

  • PMBOK® Guide – Project Management Institute (2021)

  • BABOK® v3 – International Institute of Business Analysis (IIBA)

  • ISO 9001:2015 – Quality Management Systems

  • ISO 31000:2018 – Risk Management Guidelines

۰
از ۵
۰ مشارکت کننده